www.flickr.com

پژوهشهای فلسفی/ ویتگنشتاین/بند 26و27

یکشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۱

آدم فکر می کند یادگرفتن زبان عبارت است از دادن نامها به چیزها .یعنی به انسانها،به شکلها، به رنگها، به دردها، به حالتهای روحیه ای، به اعداد و غیره . تکرار کنم، نامیدن کاری است شبیه چسباندن یک برچسب روی یک چیز . « ما چیزها را می نامیم و آنگاه می توانیم درباره شان حرف بزنیم : می توانیم در گفتگو به آنها ارجاع دهیم .» انگار کاری که بعد از نامیدن می کنیم در همان عمل نامیدن داده شده است . انگار فقط یک چیز وجود دارد و آن « حرف زدن درباره ی یک چیز » است . حال آنکه ما با جمله هامان کارهای خیلی گوناگونی انجام می دهیم . فقط به علامت (!) بیندیشید که چه نقشهای کاملا" متفاوتی دارد : آب ! ، بیرون! ، اُه! ، کمک! ، عالی! ، نه!
آیا هنوز هم مایلید این واژه ها را « نامهای چیزها» بدانید ؟

از وبلاگ قدیمی 30 تیر 1381
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.