www.flickr.com

جنگ و عید

جمعه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۲

همیشه دلم واسه این شهر لعنتی تنگ میشه . تهران عیدش خوبه و متاسفانه ما عیدش رو از دادیم . اصفهان بودیم و همه ی مشکلات تهران به اونجا منتقل شده بود .
و همه چی هم واسم ( مون ) تکراری شده بود . باز هم رفتیم عالی قاپو ، باز هم مسجد شاه ، باز هم باغ پرندگان و بقیه ی اوقات هم تو خونه خودمونو با اخبار جنگ سرگرم می کردیم . دقت کنید: سرگرم می کردیم !
واقعا ایرانیها باید طرفدار جنگ باشن وگرنه تو دید و بازدید عید راجع به چی حرف بزنن؟ و چه جوری خودشونو نمایش بدن و ...؟

راستی شبکه 5 اصفهان پاورچین نشون می داد و ما باز هم لهجه ی برره ایمون عود کرد !


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 8 فروردین 1382

فحش به پزشکی

چهارشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۱

من مرده بیدم !!!
دو هفته است که مریضم . شبها تب و لرز می کنم و همه ی بدنم درد می کنه . دوبار هم دکتر رفتم . این قدر انتی بیوتیک و قرص های دیگه خوردم که حالم داره بهم می خوره . دیروز بعد از اینکه شربت سرفه رو خوردم حالم بهم خورد ....

خلاصه وضعیت اسفناکی داشتم . دیشب اولین شبی بود که بدون تب خوابیدم . و با این حال بدم خیلی دلم می خواد که ماهی و سبزه و هفت سین رو واسه عید آماده کنم . امیدوارم خوب بشم .

اولین دکتری که رفتم بهش گفتم شبها تب دارم . درجه گذاشت ، خوب روز بود و تب نداشتم . پس تب بُر بهم نداد . دکتره کاملا بر اساس اصول علم تجربی عمل کرد . طبق مشاهده اش حکم داد. ولی خوب پزشکی تمامش علم تجربی نیست ....
یه کتابی هست که مدتها تو کتابخونمونه و نخوندمش ، اینا انگیزه ای شد که بخونم :

درآمدی به فلسفه طب / هنریک ولف ، استیگ اندرپسون ، ریبن روزنبرگ / همایون مصلحی / طرح نو


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 28 اسفند 1381

بودا، بین النهرین، تخت جمشید

یکشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۱

تهدید میراث فرهنگی عراق


معبد الحظر


مجسمه بودا یادتونه؟ حالا نوبت بازمانده های شهر تاریخی بابله ... نوبت تمدن کهن بین النهرین و باغ های معلق ...

ولی می دونیم که همه ی اینا فقط تو خاطره ی تاریخ مونده .

فکر می کنید کی نوبت این میشه که باستان شناسان دلسوز غربی به خاطر تخت جمشید حسرت بخورن ؟ و انگار نه انگار که ما هم ( و مردم عراق و افغانستان هم) می فهمند که چه گنجینه ای در حال نابودی است . ولی جانشان و خاکشان و... شاید مهمتر از اینها باشه .

مساله ی بغرنجی ایه !!!!!


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 25 اسفند 1381

از نگاه زنان

سه‌شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۱

توی روزنامه ی جدید یاس نو یه ستونی هست که نویسنده اش شادی صدر ه . می شناسیدش ؟ حقوقدان و خبرنگاره . اسم ستونش اینه : از نگاه زنان . و نمی دونم چرا اینقدر منو جذب کرده . با اینکه وقتی می خونمش حالم بد میشه . ولی انگار یه مرضی دارم که از این حال بد خوشم می آد . درست مثل سریال دوران سرکشی که هر جمعه حالمو می گیره ولی باز هم منتظرم که ببینمش .

اینو ببینید : یک دروغ بزرگ؟! / شادی صدر / یاس نو


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 20 اسفند 1381

چند پیشنهاد

دوشنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۱

راجع به گلی ترقی نوشته بودم . یه کتاب ازش پیدا کردم که داستان درخت گلابی رو هم داره
اسمش اینه : جایی دیگر و مجموعه ی داستان کوتاست .

راستی نشر ماهریز یه سری کتاب از صادق هدایت چاپ کرده . اگه کتابهای صادق هدایتتون کاهیه و داره ریز ریز میشه ، بذارید تو نایلون و برین اینا رو بخرین .

دیگه اینکه سینما بهمن فیلم مسافران بیضایی رو گذاشته .


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 19 اسفند 1381

گلی ترقی

شنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۱

اسم گلی ترقی رو تو فیلم درخت گلابی مهرجویی دیده بودم . به عنوان نویسنده فیلمنامه یا همکاری. درست یادم نیست. آقای عزیز همیشه میگه مهرجویی دزده. شاید راست بگه ولی الحق اگه هم می دزده خوب چیزایی می دزده!!
درخت گلابی خیلی به دلم نشسته بود. مخصوصا خاطرات کودکی و حالا یه کتاب از گلی ترقی پیدا کردم ( مدتها تو کتابخونه مون خاک می خورد) که همون داستانهاست . البته مهرجویی مثل همیشه توش دست برده.

خاطرات پراکنده / گلی ترقی / انتشارات نیلوفر

"دوست کوچک طرفدار آدمهای فقیر است و کف دستش نوشته "مرگ بر شاه " . اگر مادر ببیند پوست مرا خواهد کند ، یا به خانم مدیر خواهد گفت از مدرسه بیرونش کنند. "


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 10 اسفند 1381
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.