تخم گربه
چهارشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۶
عدس خیس می کردم برای سبزه فکر کردم حیف است یک عدسی یا عدس پلوی خوشمزه، سبز شود. واقعا این اجداد ما هم دل خجسته ای داشته اند. حالا اگر رسمی شبیه این داشتیم که با کاشتن نوعی دانه بچه گربه یا هر جک و جانور دیگری در می آمد، کاری به آن اجداد بدبخت نداشتم.
6 نظرات:
الان که می کارند و سبز می شود. تخم آدم می کارند و سبزش می کنند.
اجداد خوش بختی داشتیم نه؟
در جبهه ی سبز که فعالیت می کردیم طرحی داشتند به نام "کوچک زیبا است" و در آن سعی می کردند آموزش بدهند که سبزه های تان را تا می توانید کوچک درست کنید تا مواد اولیه هدر نرود. نمی دانم ایده ی اصلی اش از کجا آمده بود، آیا آمار قابل توجهی پشت اش داشت یانه و اینکه آیا وارداتی از غرب بود یا نه. به هر حال برای من در آن زمان تازگی داشت.
حکایت ماهی های قرمز را که البته همه مان درک می کنیم و امیدوارم که رعایت کنیم!
سالي
نوروز
بيگندم ِ سبز و سفره ميآيد،
بيپيغام ِ خموش ِ ماهي از تُنگ ِ بلور
بيرقص ِ عفيف ِ شعله در مردنگي.
احمد شاملو
سلام. من از دانشجو های فیزیک شریف، ورودی 80 ام. تازه وبلاگ زدم. البته هنوز عمومی نکردم وبلاگ رو. می خواستم آهنگ به وبلاگم اضافه کنم. گفتم از اینجا بپرسم.
کاشتن گربهها پیشکش! اکنون که زادولد معمولیی گربهها هم ممنوع است
:))
Do you have any idea? Click here and post a Comment