شما هم باور کردید
جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۶
دوستی در یک نامه نگاری گفت حالش گرفته می شود وقتی به هوای خواندن پست جدید می آید و می بیند چیزی از وبلاگ قبلی ام اینجا گذاشته ام. قبول دارم کار بی مزه ای است. یکی از مهمترین دلایلش منتقل کردن آرشیو به این وبلاگ است. یعنی بعد تاریخ را عوض می کنم که در همان روز نوشته شدن اش بایگانی شود. برای گل روی این رفیق ام هم که شده دیگر از همان اول با همان تاریخ نوشته شدن شان به بلاگر منتقل شان می کنم. اما همچنان مشتری های فید آنها خواهند دید که خب یک mark as read می زنند، می رود پی کارش.
2 نظرات:
حالا بعد از تصمیمت البته فایده نداره فقط خواستم بگم که من خوشم میومد. مثل مرور خاطرات دیگه. ولی خب منم با گوگل ریدر میخونم پس به هر حال میبینم.
حالا شما خون ات رو کثیف نکن؛ کارش ه لابد بنده خدا، چهار تا وبلاگ رو باز می کنه، بدون این که بخونه، کپی پیست می کنه!
Do you have any idea? Click here and post a Comment