www.flickr.com

یاوه های روشنفکری

دوشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۷

پست قبلی را شاید دیده باشید. همان نقل قول از لاکان را می گویم. شاید بعضی ها پیش خودشان گفته اند این پرت و پلاها دیگر چیست. بعضی دیگر هم شاید فکر کرده باشند، به به یک نقل قول از حضرتِ لاکان. دوستی هم کامنت گذاشته صادقانه نفهمیده معنی این حرفها چیست، که باید بگویم حق داری دوست عزیز، آن پاراگراف کلا چرند است حتی اگر ژاک لاکان آن را گفته باشد. خیلی های دیگر هم داستان را می دانند: داستان مقاله و کتابِ آلن سوکال. ممکن است تکراری به نظر برسد، اما واقعا این جریان قدیمی نمی شود وقتی می بینی وسط بحث های داغ وبلاگستان ردپایی از این پرت و پلاها هست.

آلن سوکال در سال 1996 مقاله ای با عنوان " تجاوز از مرزها: به سوی تاویلی متحول کننده از گرانش کوانتومی" برای مجله Social Text فرستاد. آنها ذوق زده و با کمال میل مقاله را چاپ کردند. شاید پیش خودشان فکر کرده اند، ایول یک فیزیکدان این مقاله را نوشته و چاپش تاییدی است بر استفاده ی روشنفکران از مفاهیم علمی. اما آن مقاله سراسر چرند و بی معنی بود. سوکال مقاله ی دیگری برای شماره ی بعد نوشت و توضیح داد عمدا آن چرندیات را سرهم کرده تا به ویراستاران و داوران مجله نشان دهد چه راحت چیزهایی را که نمی فهمند منتشر می کنند. آنها اما این توضیح را چاپ نکردند و سوکال آن را برای مجله ی دیگری فرستاد که با چاپش جریان سوکال معروف شد.
بعدها سوکال به همکاری بریسمون کتابی نوشتند با نام "یاوه های روشنفکری" (ترجمه شده با عنوان چرندیات پست مدرن) که در آن نمونه هایی از سوء استفاده روشنفکرانِ پست مدرن از علم را جمع آوری کرده اند. نقل قول لاکان که در پست قبلی آورده ام یکی از نمونه های این سوء استفاده هاست. اگر مقاله های این جماعت را بخوانید شاید حتی بگویید مقاله ی چرندِ سوکال از این حرفها با معنی تر بوده است!

پی نوشت: اگر دوست دارید مقاله ای شبیه مقاله ی سوکال بنویسید و یکی از مجله ها را با آن سرکار بگذارید، این سایت را ببینید. (سایت را از کامنت همین پست دیدم)

8 نظرات:

injaa ro nigaa:

http://www.elsewhere.org/pomo/

AmirT

همينه ديگه...از فيلسوفان قاره اي هيچي بعيد نيست!

سلام, به یه بازی دعوت شدی

از طريق سايت زمانه و وبلاگتان هدايت شدم. استفاده از تكه اي از يك نوشته ي بلند و البته دشوار فهم و نماياندنش به عنوان ياوه گويي كار قابل دفاعي نيست. خودتان بهتر مي دانيد كه به راحتي مي توان با استفاده از همين ترفند هر كسي را به ياوه گويي متهم كرد از جمله نويسنده همين وبلاگ را. انصافا يك جستجوي ساده در اينترنت براي آشنايي بيشتر با لكان و چرايي و نحو استفاده ي وي از معادلات جبري و توپولوژي كار خيلي سختي بود؟مگر اينكه اين دو پست را به خاطر بي سوژگي نوشته باشيد .در اين صورت نوشته شدن اين كامنت به اندازه ي هر دوپست شما بي معنا خواهد بود.

برای بهزاد: ممنون از کامنت تان. به نظرم می رسد شما با ماجرای معروف سوکال آشنا نباشید، در همین دو پست لینک هایی هست که می توانید جریان را بخوانید. کتابش هم به فارسی ترجمه شده است.

be nazar miad ke ba LACAN ashna eeie ziadi nadari yek negahi be in neveshte ZIZEK dar babe chegoone khandan e LACAN bendaz

http://www.lacan.com/zizhowto.html

من این قدر از این "آشنا شدن" هایی که باعث می شه "مهملات" خواندنی و فهمیدنی بشن، خوش ام می آد!

با بهزاد موافقم:
"استفاده از تكه اي از يك نوشته ي بلند و البته دشوار فهم و نماياندنش به عنوان ياوه گويي كار قابل دفاعي نيست."

اینکه از آلن سوکال می گی و از "سوء استفاده" لکان حرف می زنی دلیله بر مزخرف گویی و سوء استفاده؟!
استدلال نفهمیدم پس مزخرفه؟!!!
می شه بگی چرا مزخرفه و بدتر از اون اینکه "سوء استفاده" هست؟

Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.