فحش به پزشکی
چهارشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۱
من مرده بیدم !!!
دو هفته است که مریضم . شبها تب و لرز می کنم و همه ی بدنم درد می کنه . دوبار هم دکتر رفتم . این قدر انتی بیوتیک و قرص های دیگه خوردم که حالم داره بهم می خوره . دیروز بعد از اینکه شربت سرفه رو خوردم حالم بهم خورد ....
خلاصه وضعیت اسفناکی داشتم . دیشب اولین شبی بود که بدون تب خوابیدم . و با این حال بدم خیلی دلم می خواد که ماهی و سبزه و هفت سین رو واسه عید آماده کنم . امیدوارم خوب بشم .
اولین دکتری که رفتم بهش گفتم شبها تب دارم . درجه گذاشت ، خوب روز بود و تب نداشتم . پس تب بُر بهم نداد . دکتره کاملا بر اساس اصول علم تجربی عمل کرد . طبق مشاهده اش حکم داد. ولی خوب پزشکی تمامش علم تجربی نیست ....
یه کتابی هست که مدتها تو کتابخونمونه و نخوندمش ، اینا انگیزه ای شد که بخونم :
درآمدی به فلسفه طب / هنریک ولف ، استیگ اندرپسون ، ریبن روزنبرگ / همایون مصلحی / طرح نو
منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 28 اسفند 1381
0 نظرات:
Do you have any idea? Click here and post a Comment