www.flickr.com

سه‌شنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۵


فیلسوف طفلکی

یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۴

ديروز فیلسوفی به اسم والنر ، از دانشگاه وین در دانشکده فلسفه علم سخنرانی داشت. اصل قضیه این بود که برای یک سمینار به ایران آمده بود و نسیم ماحوزی دعوتش کرد تا در دانشکده هم سخنرانی کند. وسط حرفهایش می‌خواست مثالی بزند، مسئله استفاده از انرژی هسته‌ای در اروپا را گفت و اینکه آن سال‌ها فیزیکدان‌ها به شدت موافق بودند. بعد گفت یک بحثی با پوپر داشتم درباره اینکه نباید از انرژی هسته‌ای استفاده کرد. پیرمرد بیچاره همین طور داشت حرف می‌زد که یکدفعه ساکت شد. بعد با دستپاچگی گفت، البته این حرف‌ها فقط در مورد اروپای آن زمان است. شما ها می‌توانید از انرژی هسته‌ای استفاده کنید. بیچاره ترسیده بود نکند ما آن وسط شعار دهیم، انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست.
منتشر شده در : 21 اسفند 84

فلسفه رياضی

شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۴

۶ و ۷  اسفند سمینار فلسفه ریاضی در انجمن حکمت و فلسفه برگزار شد. در کل سخنرانی‌هایش خوب بود. کل ماجرا زحمت‌های بهرام اسدیان دبیر اجرایی سمینار بود.  یکی از جالب‌ترین هایش برای من سخنرانی دکتر علوی‌نیا در مورد فرمالیسم ریاضی مکانیک کوانتومی بود. اولین نکته جالب لحن و لهجه حرف زدن علوی‌نیا بود که با آن سبیل نیچه‌ای فرم سخنرانی را جذاب کرده بود. نکته جالب دیگر این بود که علوی‌نیا بر خلاف گلشنی که عملا تنها متولی فلسفه مکانیک کوانتومی در ایران است و به شدت مخالف با تعبیر کپنهاگی، طرفدار تعبیر کپنهاگی و منتقد اینشتین بود. علوی‌نیا که فلسفه علم و فلسفه تحلیلی خوانده، درست مثل  دانشمندان پوزیتیویست و فیزیکالیست بود. همین برای من جذابیت داشت.

 یک سخنرانی خوب دیگر که برای من تازگی نداشت اما دیگران به شدت با آن حال کردند، سخنرانی دکتر ارفعی در مورد ریاضیات نظریه ریسمان بود. ارفعی معلم و سخنران بسیار خوبی است و از آنهایی است که تصور خوبی از یک فیزیکدان در بین مردم ایجاد می‌کند. سخنرانی اش را اینطور شروع کرد:"ما فیزیکدان‌ها به شدت آدم‌های بی اخلاقی هستیم. دستکاری‌هایی در فرمالیسم ریاضی می‌کنیم که مو بر تن هر ریاضی‌دانی سیخ می‌شود، اما ما برای اهداف مان مجبوریم این کارها را بکنیم. اما وقتی امروز فهمیدم خود ریاضی‌دانها سر مفهوم عدد با هم اختلاف دارند، کمی خیالم راحت شد."

 یکی از جالب‌ترین حاشیه‌های سمینار هم شوخی تمام سخنرانان با دکتر اردشیر بود، که به قول خودش یکی از سربازان شهودگرایی ریاضی در ایران است. هر سخنرانی که حرفش به شهودگرایی کشیده می‌شد، از اردشیر معذرت می‌خواست، یا اجازه می‌گرفت یا شوخی‌هایی شبیه این. سخنرانی خود اردشیر هم آخرین سخنرانی بود و از خجالت همه در آمد. به خصوص اینکه اردشیر سخنران خوبی است و حرفهایش حس طنز دارد.

 اما سمینار طوری تمام شد که خیلی باب طبع دکتر موحد(برگزار کننده) بود. یکی از سخنرانان روز قبل اجازه خواست که شعری از دیوان شمس بخواند. احتمالا موحد چیزی بهتر از این نمی‌توانست آرزو کند.اما جالب تر حرف لاله قدک پور بعد از سمينار بود که می گفت در ايران همه چيز به شعر ختم می شود.



منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 13 اسفند 84

Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.