www.flickr.com

صدا در آوردن از کفش هلندی

یکشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۸۷

زیاد اهل کنسرت رفتن نیستم. یعنی اصلا حوصله ندارم یکی دو ساعت بنشینم و فقط گوش کنم. بیشتر دیداری ام تا شنیداری، برای همین چند شب پیش از این کنسرت شدیدا لذت بردم. گروه Percossa یک تیم چهار نفره هستند که از هرچه فکرش را بکنید صدا در می آورند. از کفش های چوبی هلندی گرفته تا فندک و سنگ قلاب و دست و پای خودشان. حتی از تماشاگرها هم کمک می گرفتند و همه را وادار کرده بودند با ریتمی که مناسب آن لحظه بود دست بزنند. در طول اجرا هم مدام در حال شوخی با یکدیگر بودند. این چهارنفر ده سال اجراهای خیابانی داشته اند و برای اولین بار تور کنسرت هایشان را از آسیای شرقی شروع کرده اند و حالا به هلند آمده اند. این ویدئو و این یکی را ببینید حتما مشتری شان می شوید.

یک کنسرت دیگر شبیه همین را به اسم Waterproof روز ملکه در آمستردام دیدیم. ابزار اصلی آنها آب بود. آب می ریختند، ظرف آب تکان می دادند، آب هم می زدند و حتی روی سطل آب شالاپ و شولوپ می کردند تا صدا در بیاورند. آنها هم با مشارکت تماشاچی ها بخش زیادی از کارشان را اجرا کردند. البته اینها علاوه بر موسیقی ویدئو آرت هم داشتند، که نمایش می دادند. یعنی در واقع ایده اصلی، کنسرت نبود؛ یک ویدئو آرت بود که همزمان با آن نسخه زنده اش هم اجرا می شد. یکی از اعضای دو گروه هم مشترک بود یا شاید هم آن روز مهمان آب بازی شده بود. فیلم ها و عکس های این آب دوستانِ "ضدآب" اینجاست.




اونجا واقعا چه خبره

چهارشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۷

در بین هرزنامه های هر روزی از یک شبه پولدار شوید گرفته تا تبلیغ فیلم و عکس و گرین کارت، این آگهی امروز بین ایمیل هایم بود :" فروش فوق العاده یک دستگاه هلی کوپتر کنترلی. به قیمت 4میلیون و 800هزار تومان. هلی کوپتر کاملا نو بوده و در جعبه دربسته می باشد. به همراه آموزش توسط مربیان باتجربه برای پرواز در محیط های مجاز."
شماره تماسی هم که داده ، شماره ایران بود. احتمالا آگهی فروش هلی کوپتر واقعی و هواپیمای خصوصی و کشتی تفریحی هم در راه است.

کشوری به اسم ایران وجود ندارد

جمعه، مهر ۱۹، ۱۳۸۷

کسی اخیرا حساب PayPal باز کرده است؟ ملیت ایرانی در لیست کشورهایش ندارد. یعنی آن اول می پرسد کجا زندگی می کنید که خب ایران در لیست اش نیست. اگر در ایران زندگی نمی کنید با خوشحالی می توانید از این مرحله عبور کنید و آدرسی بیرون از ایران بدهید. بعد از اینکه حساب را درست کردید، یک لینک تایید می فرستد و سوال های امنیتی می پرسد مثل اینکه "اسم اولین جانوری که نگه می داشتید چه بود" . در این صفحه ملیت را هم باید اضافه کنید تا اگر زمانی رمز عبورتان را فراموش کردید با این مشخصات بتوانید آن را بازیابی کنید. پس ظاهرا به کار دیگری نمی آید. خب یعنی می شود ملیت عوضی بدهید؟

خلاصه که خیلی به ما فشار آمد PayPal عزیز! حالا حتما می رویم این فشار را به حاکمان خود منتقل می کنیم تا غنی سازی را کنار بگذارند و دیگر اسرائیل را تهدید نکنند.

قصص الاولین

چهارشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۷

از قبل کلی ایمیل رد و بدل کرده بودیم در مورد کاری که باید انجام دهم و مقاله هایی که باید بخوانم. اولین بار که برای جلسه بحث قرار گذاشتیم تلفظ اسمم را پرسید. برایش اسمم را تکرار کردم و برای اینکه حرفی خارج از درس و بحث زده باشم، گفتم اسم قرآنی مادر عیسی است. تعجب کرد و گفت نمی دانسته در قرآن داستان او هم وجود دارد. بعد تکرار کرد می دانسته این کتاب از عیسی و موسی و پیامبران دیگر حرف زده، اما اسم بردن قرآن از مریم برایش عجیب است و تازگی دارد.

طرف یک فیلسوف یهودی است. نفهمیدم تعجب اش از چه بود.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.