www.flickr.com

بیهودگی لحظه ها

چهارشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۶

"يك بار كه داشتيم از مرز شلوغ و پر ازدحام اردن-سوريه رد مي‌شديم،‌بلال حمد،‌يكي از دوستان صميميم بود كه يادم داد چطور پا از خط كشي‌ها بيرون بگذارم و بي‌معنايي آن لحظه را درك كنم. سال‌ها گذشت و اين درس به مكانيسم دفاع شخصي ارزشمندي عليه اشغال زندگي و روح ما تبديل شد. تنها با برداشتن يك قدم به آن سوي زندگي توانستم بيهودگي زندگي خود و ديگران را ببينم و بازگو كنم."

اين جملات قسمت‌هايي از كتاب "كاپوچينو در رام‌الله" است كه اين روزها مي‌خوانمش. خاطرات روزانه يك زن فلسطيني در شرايط اشغال. كتاب خيلي خوبي است،‌ ترجمه خوبي هم دارد با اينكه دست دوم است يعني از عربي به انگليسي و از انگليسي به فارسي ترجمه شده است. من را ياد "عطر سنبل،‌ بوي كاج" مي‌اندازد،‌ طنز است و لي طنز تلخي دارد.

كاپوچينو در رام‌الله /نويسنده: سعاد اميري /مترجم: ليلا حسيني/ انتشارات روايت فتح


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 9 خرداد 1386

وبلاگ و فرضيه عالم خارج

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۶

وضعيت جالبي است. مثل سلماني‌هاي بي كاري شده‌ايم كه سر هم را مي‌تراشيم. وبلاگ‌ها را مي‌گويم و اين بازي‌هاي جديد كه خودم هم در بعضي‌شان شركت كردم. مثل بازي يلدا،‌ بازي آرزو، بازي تاثيرگذارترين شخصيت در زندگي،‌ بازي ترس و ...

شبكه‌اي در هم تنيده شده‌ايم از ارجاع‌هايي به يكديگر،‌ بدون اينكه به عالم خارج ارجاع دهيم. مثل اين فرضيه‌هاي آنتي رئاليستي كه عالم خارج را كنار مي‌گذارند. اتفاقا هيچ مشكلي هم پيش نمي‌آيد. اين نظام معرفتي هم فرض‌ها و روش‌هاي خودش را دارد و منسجم و سازگار است. كارش را هم پيش مي‌برد.


منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 26 اردیبهشت 86

هویت قرضی

شنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۶

من هیچ نوع سواد مذهبی جز آنچه که در درس‌های دینی و قران و معارف و تاریخ اسلام خوانده ام ندارم. که از آنها هم چیز درستی یادم نمانده است. اینها را گفتم تا اگر در چیزی که می‌خواهم بگویم واژه‌هایی انتخاب می‌کنم که درست و مناسب نیستند، بی سوادیم توجیه اشتباه باشد.



ایده اش از کس دیگری است که دوسه سال پیش موقع یک بحث به آن رسیدیم. اینکه اعمال محدودیت بر زنان و حکم دادن درباره چگونگی رفتار انها حتی در خصوصی ترین مسائل شان آخرین( شاید تنها) دلیل وجود فقه است.(همین واژه فقه است که نمی‌دانم درست به کار می‌برم یا نه، منظورم آن چیزی است در رساله‌ها هست) در واقع اگر اختیار اظهار نظر و حکم صادر کردن درباره چیزها را ازشان بگیری، احکام زنان آخرین چیزی است که از آن دست بر می‌دارند. شاید برای اینکه حکم دادن برای نیمی از جامعه قدرتی می‌آورد که غیرقابل مقایسه با هر نوع قدرت دیگری است. یک نگاهی به یکی از رساله‌ها بیندازید، تمامش پر است از احکام غسل و طهارت برای زنی که عادت ماهانه شده یا نزدیکی و زایمان کرده. خصوصی ترین مسائل یک زن. آن وقت ساده ایم اگر انتظار داریم در انتخاب نوع پوشش آزادمان بگذارند.


ما تنها دلیل وجودی آنها هستیم.



منتشرشده در وبلاگ قدیمی، 15 اردیبهشت 1386

Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.