بیهودگی لحظه ها
چهارشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۶
"يك بار كه داشتيم از مرز شلوغ و پر ازدحام اردن-سوريه رد ميشديم،بلال حمد،يكي از دوستان صميميم بود كه يادم داد چطور پا از خط كشيها بيرون بگذارم و بيمعنايي آن لحظه را درك كنم. سالها گذشت و اين درس به مكانيسم دفاع شخصي ارزشمندي عليه اشغال زندگي و روح ما تبديل شد. تنها با برداشتن يك قدم به آن سوي زندگي توانستم بيهودگي زندگي خود و ديگران را ببينم و بازگو كنم."
اين جملات قسمتهايي از كتاب "كاپوچينو در رامالله" است كه اين روزها ميخوانمش. خاطرات روزانه يك زن فلسطيني در شرايط اشغال. كتاب خيلي خوبي است، ترجمه خوبي هم دارد با اينكه دست دوم است يعني از عربي به انگليسي و از انگليسي به فارسي ترجمه شده است. من را ياد "عطر سنبل، بوي كاج" مياندازد، طنز است و لي طنز تلخي دارد.
كاپوچينو در رامالله /نويسنده: سعاد اميري /مترجم: ليلا حسيني/ انتشارات روايت فتح
منتشر شده در وبلاگ قدیمی، 9 خرداد 1386