رسانه، زبان، خشونت
پنجشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۸
آنلاین میشوم که خبر بخوانم. اما چیزی که میبینم خبر نیست. انگاری کیهان ادبیاتش را همه جا تکثیر کرده است. حتی از تیتر "خبر"های روزانه نفرت و خشونت میبارد. مثلا طرف تیتر زده است " جلاد رادان گفت...". خب قبول طرف قاتل است و جنایت کرده، اصلا گیرم نسلکشی کرده باشد؛ خبر که قرار نیست حکم دهد. خبری که با چنین تیتری آغاز میشود، دیگر قابل اعتماد نیست؛ ممکن است خیلی افراطی به نظر برسد اما به بدیهیترین جملههای آن هم باید شک کرد. در واقع با این جهتگیری؛ مرز بین سلیقه و برداشت شخصی نویسنده و واقعیت بیرونی مخدوش شده است. از این به بعد هر جملهای ممکن است ذهنی باشد؛ در حالیکه انتظار میرود خبر از گزارههای عینی تشکیل شده باشد. ( انتقادهای احتمالی مربوط تفسیر متن را میدانم، اما در اینجا وارد نیستند.)
این بی اعتماد شدن مخاطب به رسانه تنها یکی از آسیبهای چنین زبانی است. گرفتاری مهمتر اما آن است که گویا آن رسانه هم به منِ مخاطب اعتماد ندارد. انگار به فهم و برداشت من از آنچه میگوید بیاعتماد است و بدتر از آن میترسد منظور مورد نظر او را برداشت نکنم. برای همین خود را ملزم میبیند که صفتی شبیه "جلاد" را به کار برد تا هیچ شک و شبههای باقی نگذارد. چنین رسانهای به شعور مخاطباش احترام نمیگذارد.
آسیب دیگر به کارگیری این زبان در رسانه، ترویج نفرت و خشونت است. زبان گسترشدهنده خشونت، قرار نیست آشکارا فرمان دهد یا تشویق کند که آی مردم بروید آدم بکشید؛ نفرت به سادگی و با همین صفتهایی که به اسمها میچسبند ترویج میشود. بازتولید ادبیات کیهانی خطرناک است، اما خطرناکتر آن است که این ادبیات مشتری داشته باشد.