رد پای مجازی
چهارشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۰
یک وقتی جولین آسانژ جملهی قصاری گفته بود که «فیسبوک مخوفترین ابزار جاسوسی تاریخ است». آن موقع به توهم بیش از اندازهاش خندیدم و ماجرا را فراموش کردم. اما وقتی یک بار جلوی چشم خودم پلیس برای شناسایی چند متهم سراغ صفحهی فیسبوک آنها رفت، اولین چیزی که به ذهنم آمد همین جمله بود. به دلایلی اسم همهی افراد آن جمع را داشتند و خیلی راحت توانستند از روی عکس پروفایل فیسبوکشان آنها را شناسایی کنند. توجیهشان هم آن است که برای حفظ امنیت این کار را میکنند. استدلالی که خریدار هم دارد. سر همین ماجرای جنجالی هک کردن پیغامگیر تلفنها در بریتانیا، که مدتهاست در رسانهها بحثاش در جریان است، خیلیها توجیههایی از این دست داشتند. با اینکه سر خیلیها بابت این جریان به باد رفته و خیلیها مجبور به پاسخگویی شدهاند، باز هم در بحث ها میبینیم که با توجیههایی مثل حفظ امنیت شهروندان و کنترل جامعه یا حتی نفی وجود حریم خصوصی از این اعمال دفاع میکنند.
البته مقایسهی زیاد مربوطی نیست، صفحهی فیسبوک را خود افراد در دسترس دیگران قرار میدهند اما پیغام گیر تلفن یا مکالمهی تلفنی خصوصی است. دقیقا همین نشان میدهد که وقتی حتی برای شنود پیغامهای خصوصیمان هم توجیه دارند، اطلاعات فیسبوکی که خودمان با کمال میل در دسترس همه میگذاریم چه خوراک خوبی هستند برای حکومتها، رسانهها یا هر کسی که بخواهد استفاده کند. باید حواسمان به رد پای مجازی که از خود به جا میگذاریم باشد.