مغولستان خارجی، سوئیس، ماداگاسکار
سهشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۶
" جس دعوتنامه اش را به مامور کنترل بانک نشان داد و پاکت لاک و مهر شده ای را به عنوان خودش با کلید گاوصندوق گرفت و به زیرزمین گاوصندوق ها پایین رفت. ... کسانی که بیماری قلبی دارند یا طبیعتا زیاده حساسند هرگز تنها به این زیرزمین ها وارد نمی شوند. در دل این گاوصندوق ها که به دیگ های عظیم بخار می مانست میلیاردها دلار به صورت شاهکارهای نقاشی خوابیده بود که هرگز چشم کسی به آنها نمی افتاد. حاصل چپاول دیکتاتورها و غارت پادشاهان و انقلاب ها. نفیس ترین و مشهورترین جواهرات تاریخ، مال هلن تروی و آن بولین، ثروت همه ی سلاطین و امپراطورها، حاصل همه ی استبدادها و کشتارهای گذشته و آزادی های آینده همه اینجا بود. اینجا بود که مائو و تروخیلو، پولیت بوروی شوروی و سی آی ا آمریکا و گنگسترها و سرویس های جاسوسی و مافیا و هروئین و تروریستها و مبارزه طبقاتی و بورژوازی همه برادروار متحد شده بودند. "
خداحافظ گاری کوپر / رومن گاری/ ترجمه سروش حبیبی/ انتشارات نیلوفر
***
از آن کتابهایی بود که دیر خواندم اش، یعنی چند سال پیش دست دوستانم می دیدم و رفت در لیست کتاب هایی که باید خواند. از خواندنش لذت بردم، اما مدام در این فکر بودم که خواندن یک چنین کتابی با جوان های بیست ساله و طغیان گرش دیگر برای من دیر است. مدام در فکر این بودم که اگر چند سال پیش خوانده بودمش فکر می کردم عجب شاهکاری است. بهتر است بس کنم این بد و بیراه گفتن به بیست سالگی و این کتاب بیچاره را.
3 نظرات:
چرا "خداحافظ گاري كوپر" رمان بزرگی نیست؟
http://ramzashoob.com/article.aspx?id=89
نمیتوانم بس کنم :-)
برای گل (پر): ممنون از لینک.
سلام
من با شما اشنایی ندارم اما بلاگ شما امروز وقتمو گرفت.در مورد این کتاب با شما موافقم.
Do you have any idea? Click here and post a Comment