www.flickr.com

سلام گوگل عزیز

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۷

حالا دیگر خبرهای خوش گوگلی به خبرهای خوش هسته ای می ماند. فکر می کنم باز چه خوابی برای روزها و ساعت هایم دیده ای. وقتی نزدیک به دو سال پیش فیدخوانی را با گوگل ریدر دوست داشتنی ات شروع کردم، انگیزه ام این بود که از وبگردی های وقت گیر کم کنم. نمی خواستم از یک صفحه به صدها صفحه آن طرف تر بروم بدون اینکه بفهمم این وقت چطور می گذرد. اما نشد. هر روز وبلاگ ها و سایت های بیشتری را مشترک شدم و مشق شبم خواندن این خوراک هر روزه شد. وقتی امکان به اشتراک گذاشتن را به کاربران گوگل ریدر دادی، مشق شب آن قدر کش آمد که روز و شب ام را پر کرد. هنوز یادم نرفته که با خوشمزگی نوشتم ، باید نگران اشتراک های گوگل ریدری دوستانم هم باشم. برای همین است که حالا از خبرهای خوش ات می ترسم. جنبه اش را ندارم گوگل جان، مشق های زندگی ام نانوشته مانده.

5 نظرات:

جالب بود. نظرهای پست شوخی با گوگل ریدرت هم خیلی برایم جالب بود. انگار به تعداد آدم های روی زمین راه وجود دارد برای رسیدن به صحرای کربلا ;)

سلام. منم با شما موافقم. پس شما را به خدا به کاساندارا هم بگویید رعایت حال ما را در گوگل ریدر بکند. من کم میارم!

راست مي گي. آدمو از مشق زندگي مي ندازه.

سلام
زیبا بود.
شاد باشید.

مثل یک باتلاق می‌ماند هی فرو می‌روی.چه بخواهی بیرون بیایی و چه نخواهی.

Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.