فلسفیدن با خنده
چهارشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۸۹
یک- موسی و عیسی و یک پیرمرد ریشو با هم گلف بازی میکنند. موسی یک پرتاب بلند میاندازد که در محوطه میافتد اما مستقیم به سمت دریاچه قل میخورد. موسی چوبش را بلند میکند، آب را میشکافد و توپ به آرامی به سمت دیگر میغلتد. عیسی هم پرتاب بلندی به سمت همان دریاچه میکند، اما درست همان موقع که در حال فرود آمدن در آب است، بالای سطح آب معلق میشود. عیسی خیلی عادی روی دریاچه میرود و توپ را به سمت چمن میاندازد.
نوبت پیرمرد است. توپ او به نرده میخورد و به سمت خیابان منحرف میشود، به یک کامیون در حال حرکت میخورد و به محوطه برمیگردد. توپ مستقیم به سمت دریاچه حرکت میکند، اما روی یک برگ نیلوفر آبی فرود میآید. یک قورباغه آن را میبیند و میبلعد، درست همان موقع عقابی شیرجه میزند و قورباغه را میگیرد. وقتی عقاب با قورباغه در چنگالش در حال عبور از بالای چمن است، توپ از دهان قورباغه رها میشود و داخل سوراخ میافتد.
با دیدن این اتفاق موسی رو به عیسی میکند و میگوید:" من از بازی با پدر تو متنفرم عیسی!"
دو- "پلاتو با یک پلاتیپوس به بار می رود"
کتاب پرفروشی است که مفاهیم فلسفی را با طنز تعریف میکند. به جای ترجمه معمول افلاطون برای پلاتو، همان عنوان کتاب را اینجا آوردم که طنز موجود در عنوانش هم دیده شود. نویسندههای باذوق این کتاب با دستهبندی موضوعی سعی کردهاند همه حوزههای فلسفه را پوشش دهند. متافیزیک، منطق، معرفتشناسی، اخلاق، فلسفه دین، اگزیستانسیالیسم، فلسفه زبان، فلسفه سیاسی و اجتماعی، نسبیگرایی و فرا-فلسفه عنوان فصلهای کتاب هستند. داستانی که اینجا نوشتم در بخش متافیزیک برای توضیح جبرگرایی امده است. متن هم طبیعتا سراسر طنز است و در تقدیمنامه اول آن هم نوشته اند:" تقدیم به خاطره پدربزرگ فلسفیمان گروچو مارکس که ایدئولوژی پایه ما را در این جمله خلاصه کرده است: اینها اصول من هستند، اگر آنها را دوست ندارید، اصول دیگری دارم."
مستند ناپدید شدهی ادوارد سعید
شنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۹
"چند سال قبل شما مستندی به نام «درجستجوی فلسطین» برای بیبیسی ساختید. این فیلم بعد از نمایش در بیبیسی 2 و بعد از آن در بیبیسی جهانی، کم و بیش ناپدید شد. بیبیسی همچنین در نمایش آن در تلویزیونهای آمریکا کاملا ناموفق بود، چرا؟
در این کشور پیشینیهای درباره فیلمهایی که از دیدگاه فلسطینی به ماجرا نگاه میکنند، وجود دارد. واکنشی برنامهریزی شده از سوی سازمانهای صهیونیستی برای توقف و جلوگیری از این فیلمها هست. برای عدم نمایش آنها تلاش میکنند و سعی میکنند مطمئن شوند حامیان این برنامهها در تلویزیون هزینه زیادی برای پخش این فیلمها میدهند. یعنی اگر بخواهند یک فیلم فلسطینی نمایش دهند در عوض باید پنج فیلم از نقطه نظر اسرائیل هم پخش کنند. آنچه برای فیلم من اتفاق افتاد نیز از همین دست بود. هیچ کس آن را قبول نمیکرد و بیبیسی نتوانست آن را در این کشور نمایش دهد. بالاخره از طریق ارتباطهای شخصی توانستم یک بار در کانال 13 نیویورک، پی بی اس، آن را نمایش دهم. فکر میکنم یک بار هم در تلویزیون عمومی سانفرانسیسکو پخش شد. اما بعد از آن فیلم عملا ناپدید شد. موضوع به همین سادگی است که نمایش فلسطینیها به عنوان انسانهایی با تاریخ و منشا ممنوع است."
این را از کتاب "فرهنگ و مقاومت: گفتگو با ادوارد سعید" برداشتم. اگر این متن را تصادفی دیده بودم فکر میکردم شاید دارد اغراق میکند و خب بالاخره هر کسی در مورد کارهایی که کرده حساسیت دارد. اما این کتاب و این بخش درباره ناپدید شدن مستند ادوارد سعید را تصادفی ندیدم. دوستم، نوید، برای یکی از درسهای فوق لیسانساش در حال خواندن ادوارد سعید است. بحث فیلم مستند بود که پرسید میدانید فیلمهای مستند بیبیسی را چطور میشود خرید و خب طبیعتا جواب ما هم آمازون بود. میگفت نه، این فیلم ادوارد سعید را هرچه گشتم پیدا نکردم. عجیب بود، اما من و نیما فکر کردیم حتما خوب نگشته برای همین خودمان دست به کار شدیم. راست میگفت پیدا نمیشد، هیچ جا نمیشد فیلم را خرید یا حتی دانلود کرد. در صفحه ویکیپدیای ادوارد سعید هم خبری از وجود چنین فیلمی نیست، نه انگلیسی و نه عربی و نه طبیعتا فارسی که ترجمهی اینهاست. از لیست مستندهای خود بیبیسی هم حذف شده است. انگار که چنین فیلمی اصلا ساخته نشده باشد. با دانستن اینکه دفتر سعید در دانشگاه کلمبیا آتش گرفته(آتش زده شده) و با دانستن بسیاری ماجراهای عجیب و غریب دیگر مثل اینکه در صفحه ویکی پدیای سعید اثری از ماجرای آتش سوزی دفترش نیست، فرض وجود یک اراده برای حذف تمام آثار این فیلم آنقدرها هم توهم توطئه به نظر نمیرسد.
پی نوشت: اینجا را پیدا کردم که ظاهرا نسخه وی اچ اس فیلم را می فروشد. 170 دلار، و احتمالا پول خرید دستگاه ویدئو را هم باید به آن اضافه کرد! البته هنوز امکان خرید را آزمایش نکرده ام.