چهارشنبهای که گذشت 50 هزار دانشجو در اعتراض به افزایش شهریه دانشگاههای بریتانیا در لندن و در مقابل پارلمان تظاهرات کردند. مهمترین مشکل آنها این بود که حزب لیبرال-دموکرات که یکی از دو حزب دولت ائتلاف است بر خلاف قولی که داده بود با افزایش شهریه موافقت کرده است. این تظاهرات در ساعات بعد با حمله تظاهرکنندهها به دفتر مرکزی حزب محافظهکار به خشونت و درگیری کشیده شد. جزئیات بیشتر را حتما در خبرها خواندهاید یا میخوانید. اما یکی از این جزئیات پرتاب کپسولهای آتشخاموش کن از بالای ساختمان حزب بوده است که باعث آسیب دیدن افراد زیادی شده است.
دیروز یک وبلاگنویس معروف بریتانیایی عکسی منتشر کرد از مردی که بالای ساختمان حزب است و کپسول به دست دارد. (مطمئن نیستم عکس را قبل از او جای دیگری منتشر نکرده باشند.) این وبلاگ نویس راستگرا پل استینز نام دارد و در وبلاگی با نام گویدو فاوکز مینویسد. او دیروز پیشنهاد کرد 1000 پوند جایزه به بلاگری داده شود که نام این مرد را در وبلاگش بنویسد یا هر کسی که او را بشناسد و به گویدو ایمیل بزند. بعد از انتشار آن پست، ظاهرا یکی از اعضای حزب محافظه کار مقداری از این جایزه را تقبل کرد. بعد از چند ساعت فاوکز اعلام کرد که کل مبلغ جایزه آماده است. امروز هم با انتشار عکسهای بیشتری از کسانی که کپسول آتشنشانی در دست دارند به دنبال یافتن اسم افراد بیشتری است. جملاتی که به کار برده از این دست هستند که حتما کسانی هستند که این افراد را می شناسند و "وجدان" دارند و اسم آنها را برای ما می فرستند.
تا جایی که میفهمم، این یعنی طرفداران و اعضای حزب محافظهکار پلیس را دور زدهاند و خودشان در حال پیدا کردن کسانی هستند که به ساختمان حزب حمله کردهاند. طبیعتا پلیس خودش در حال پیگیری است و حتما با این همه دوربینی که در لندن کاشتهاند میتوانند طرف را پیدا کنند. مسئله این است که استفاده از وبلاگنویسها و شهروندان به عنوان خبرچین کار ترسناکی است. درست همان کاری که دو طرف درگیریهای تابستان 88 در ایران میکردند. دایره کشیدن دور صورت افراد و تقاضای اینکه مردم اسم این افراد را بگویند.
تا جایی که دیده بودم به طور متوسط مردم از این کار استقبال میکردند. وحشتناک است. ببینیم واکنش افکار عمومی جزیره به این کار مشابه چیست؟ حدس میزنم اینها هم استقبال کنند. شاید با این استدلال که طرف به هر حال قانونشکنی کرده و به دیگران آسیب رسانده. اما انگار کسی به فکر وحشت زندگی در بین خبرچینها نیست.