وقتی حجاب اجباری باشد
چهارشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۶
حرف مان در مورد حجاب بود. اینکه زنان مسلمانی که در یک کشور غربی مثل هلند حجاب دارند، نوع حجاب شان با حجاب در ایران فرق دارد. اینها حجاب دارند برای اینکه موی سرشان را بپوشانند و به آن اعتقاد دارند، اجباری بر روی شان نیست. برای همین دلیلی ندارد عمدا یا سهوا موهایشان پیدا باشد. در گیر و دار این حرفها دختری سوار اتوبوس شد و مثال خوبی برای این حرفها بود. به ایستگاه قطار که رسیدیم دختر هم پیاده شد و در حین پیاده شدن شالی را که شبیه زنان عرب بر سر کرده بود در آورد و در کیف اش گذاشت. موهایش را مرتب کرد و به سمت قطار رفت. هر دو در این فکر بودیم که مثال از دست رفت و به مثال نقض تبدیل شد!
5 نظرات:
می گم از قیافه ش نمی شد حدس زد کجاییه؟ چیز عجیبی بود.
عجبا
برای میم نون: واقعا نمی شد فهمید. می توانست ترک باشد، یا مثلا اهل سوریه، حتی ایرانی هم می توانست باشد. به هر حال جمله ی آخرم درست نیست، چون مثال نقض نبود. او هم به دلیلی مجبور شده بود حجاب داشته باشد. یا شاید هم برعکس، جایی می رفت که مجبور بود حجاب نداشته باشد! دنیای عجیبی است.
عجب. مثال نقصی بود
عجیبا. خب حالا برای چی شال گذاشته بود؟ برای سرما یعنی و اینا
به نظر من که موی زن باعث زیبایی او میشود و دیدن زیباییها هم باعث ایجاد لذت در انسان میشود و در نتیجه انسانی که در این عمر کوتاهش لذت نبرد و استفاده نکند گناه کرده... عجب نتیجهگیری کردیم برای خودمان
خلاصه امروز ما تو اتوبوس بودیم. یک عدد دختر متبرج موهایش را از روسری بیرون داده بود و با ظرافت خاصی جلوی روسری موهایش را سیخ کرده بود. سوالهای زیادی در ذهنم به وجود آمد که اینجا جایاش نیست حالا بعدا بیشتر بحث میکنیم
راستی با شما شوخیای کردیم در بلاگمان که امیدوارم ناراحت نشوید البته طنز است و شوخی دیگر
خیلی وقته. دقیقاً یادم نمیاد ولی فکر کنم 6-7 ماهی یا بیشتر باشه
شاد باشید و همیشه سربلند
Do you have any idea? Click here and post a Comment