احترام
دوشنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۶
راه باریکه ای فرعی در میان فضای سبز بود. پیاده می رفتیم که حرف بزنیم و دوچرخه هامان را هم در کنارمان هل می دادیم. راه باریکه کوچه ای را قطع می کرد و ماشینی درست مقابلمان، عمود به راه باریکه ایستاده و راه را بسته بود. مشکلی نبود، ماشین را دور زدیم و به راهمان ادامه دادیم. صاحب ماشین، زنی حدودا چهل ساله و به نظر هلندی، از دور دوید تا سوار شود. ما را دید و معذرت خواست که راه را با ماشین اش سد کرده.
3 نظرات:
مسلما مطلب و یا بهتر بگوییم خاطره ای که نقل کردید به معنای ادب بالای تمامی هلندی ها و بی ادبی ایرانیها نیست. من در اینجا(استرالیا) با چند هلندی جوان آشنا بودم که در نوع خودشان بسیار بی ادب و بی نزاکت بودند، غروری کاذب در رفتار و گفتارشان وجود داشت. ولی با تمام این موارد این به معنای بی ادب بودن تمام هلندی ها و آن موردی که شما ذکر کردید به معنای محترم بودن تمامی هلندی ها نیست.
برای ماهان: دقیقا همین طور است. ضمن اینکه من فقط ماجرایی را که خوشحالم کرده بود با جملاتی که دوست داشتم نقل کردم. هیج کدام از اینها به معنای کلی گویی نیست. و نه تنها ادب بالای هلندی ها را نشان نمی دهد، به ادب ایرانی ها هم کاری ندارد این یادداشت کوچک شخصی
علاقه ی من دیدن جزئیات اطراف است و حتما به زودی سر و کارم به بی ادب هاشان هم خواهد افتاد و خواهم نوشت
دوست دارم راوی باشم ،بدون قضاوت. که البته قضاوت در پشت همه چیز هست
ممنون از توضیحتون
Do you have any idea? Click here and post a Comment